معنی składać się - جستجوی لغت در جدول جو
składać się
تشکیل شدن، تشکیل
ادامه...
تَشکِیل شُدَن، تَشکیل
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
skradać się
آرام حرکت کردن، آرام سازی، بی صدا حرکت کردن، بی شکل، دزدیدن، توطئه گر
ادامه...
آرام حَرَکَت کَردَن، آرام سازی، بی صِدا حَرَکَت کَردَن، بی شِکل، دُزدیدَن، تَوطِئَه گَر
دیکشنری لهستانی به فارسی